با سلام.خانمی ۳۶ساله هستم.۷ساله ازدواج کردم و یک فرزند ۵ساله دارم.سال اول ازدواجمون به علت وامهایی که شوهرم داشت ازم خواست تا خرج خودم رو خودم بدم.من کار پاره وقت داشتم.خانواده ام خرج لباسم رو میدادند و من دانشجو هم بودم.باردار بودم که بداخلاقی همسرم به اوج خودش رسیده بود.دائم دعوا داشت سر دکتر رفتن سر داروهایی که دکتر به من میداد.میگفت چرامادرای ما اون زمان دکتر نمیرفتند دارو نمیخوردن چرا تو باید دکتر بری و از این حرفا که البته بیشتر هم سر این بود که نمیتونست تحمل کنه پول داره خرج میشه.باردار بودم که ی شب تشنج کرد و تا الان هم گاهی ادامه داره این تشنج ها.میگفت مجرد بودم اصلا مشکلی نداشتم.وقتی تشنج میکنه تا چند وقت خوش اخلاقه و میگه عذاب وجدان دارم به تو هم فشارواسترس وارد میشه.سر همین مشکل صرعش مایل به کارکردن زیاد نیست.مغازه داره و گاهی در ماه دومیلیون هم فروش نداره.حاضر نیست حتی دنبال کار بگرده.من بعد ی مدتی کار تمام وقت پیدا کردم.تا مدتها دعوا میکرد که باید تو خرج خونه رو بدی چون من میخوام پولام رو جمع کنم به آرزوهام برسم. از اونجایی که همه کارهای خونه با من بود و هر چیزی که داشتیم اون زمان به نام شوهرم بود گفتم هر وقت حاضر شدی همه کارها رو انجام بدی و همه چیز رو به نام من بزنی اون موقع من خرج خونه رو میدم.که دیگه بیخیال شد.البته از پول یارانه و پول اجاره یک واحدآپارتمان که دادیمش کرایه بیشتر خرج میکنه.خرج بچه با خودمه.ماشین رو نه حاضره بنزین بزنه نه اگه خراب بشه پولی بابتش میده.میگه ماشین باید با تو باشه خرجش.تا میگم تو هم باهاش بیرون میری قهر میکنه
با خانواده خودش هم بداخلاقه.با خواهر و برادراش قهره.باپدر مادرش دعوا کرده که دوسالی قطع ارتباط بودیم.تو جمع ها اگه کسی خلاف حرفش چیزی بگه عصبانی میشه با تندی برخورد میکنه براش هم مهم نیست اگه چیزی میگه طرف مقابل ناراحت میشه.
خسته شدم هرجایی میرم بابرخورداش دعوا راه میندازه همه تا از دور میبیننش میگن وای فلانی اومد الان دعوا میکنه یا بعضیا بهم میگن خداصبرت بده.اما بهش که میگم بی فایدست فقط با طرف مقابل لج میفته و کلا حق رو همیشه به خودش میده.میگم نمیشه که همه بد باشن فقط تو خوب باشی.میگه من با تو که خیلی خوبم!!میگم دقیقا از چه نظر.مسافرت آنچنانی میریم هدیه برام میخری محبت میکنی؟چی داری؟میگه چون معتاد نیستم و کتک نمیزنم پس آدم خوبیم!!اصلا نمیشه بهش انتقاد کنم سریع جبهه میگیره و قهر میکنه و تا چند روز حرف نمیزنه.اصلا حاضر نیست ریالی برای من خرج کنه میگه خودت پول داری.خب من نمیدونم باید چکار کنم؟برای آرامش روح خودم چه کاری هست که من باید انجام بدم؟گاهی بیخیال میشم که از نظر مالی روش نمیتونم حساب کنم، تصمیم دارم اصلا هیچی بهش نگم تا دعوانشه.راه حل درست چیه؟